جایگاه طراحان رایانشی در کسبوکار شما
مقدمه
اصطلاح طراح رایانشی توجه بسیاری از استخدامکنندگان و متقاضیان کار را جلب کرده است. میتوانیم این موضوع را بهعنوان نشانهای در نظر بگیریم که شرکتها و دفاتر معماری به دنبال مهارت جدیدی هستند که فرآیندهای آنها را تکامل و بهبود بخشد. اما به نظر میرسد که تعریف دقیق جایگاه آنها هنوز در ابهام قرار دارد و گاهي برخلاف سایر نقشهایی است که دفاتر معماری به دنبال استخدام آنها هستند. بهعنوانمثال نقش “طراح معماری” در دفاتر بهطور عمومی شناختهشده است. فرد موردنظر از پیشینه تحصیلی خاصی دارد و قادر به همکاری با دیگران برای برآوردن الزامات طراحی پروژه است. میتوانیم یک طراح را با بررسی تجربههای قبلی او ارزیابی کنیم. درزمینهٔ نقشهای فنیتر، مشاغل مرتبط با BIM و الزامات آنها در صنعت ساختمان، نسبتاً بهخوبی درک شده است. برای ارزیابی میتوانیم تواناییهای فنی متقاضي را با یک نرمافزار خاص ارزیابی کرده و پروژههای گذشته و برنامههای اجرایی او را بررسی کنیم.
اما در مورد طراح محاسباتی چطور؟
من همكارانی داشتهام كه اين نقش را عمدتاً بهعنوان تخصص در پیچیدگیهای هندسی تعریف میکنند. برخی از مراجعان من آن را خودکار کردن مطالعات طراحی پروژه و خلق تغییرات تعبیر میکنند. یک مقاله اخیر ArchDaily، طراحی محاسباتی را با دانستن یک نرمافزار خاص برنامهنویسی بصری مانند Grasshopper یا Dynamo همتراز دانسته است. همه اینها به دلیل محدود بودن این حوزه در محیط دانشگاهی است. درواقع نسبت به سایر زیرمجموعههای معماری ، در موارد نادری با شخصی که دارای مدرک دانشگاهی یا گواهی تحصیلی خاص در رابطه با موضوع طراحی محاسباتی باشد ، ملاقات خواهید کرد.
بنابراین این یک دفتر معماری که به دنبال اضافه کردن یک طراح محاسباتی به تیم است ، کجاست؟ در اینجا سه مورد وجود دارد که من به مشتریان خود توصیه میکنم هنگام ساختن یک تیم به آنها توجه کنند …
1. طراحی محاسباتی! = نقش فنی
طراحی محاسباتی رابطه تنگاتنگی با تکنولوژی دارد، اما باید به عنوان یک روش حل مسئله مطرح شود. به يك طراح محاسباتی مانند یک طراح نگاه کنید که از ابزار متفاوت استفاده می کند. طراحی محاسباتی بايد مشکلات طراحی در پروژه ها و چگونگی ایجاد سلسله مراتبی از راه حل ها را برای کمک به حل آنها بیان کند. معمولا طراحی محاسباتی را با بخش های فناوری که پشتیبانی فنی یا آموزشي ارائه مي دهند، اشتباه مي گيرند.”به افراد بیشتری نياز داریم که بتوانند با Grasshopper کار کنند و آموزش دهند!” جمله ای است که معمولا از مدیران می شنوم. اما توصیه می کنم که شرکت ابتدا نقش این افراد را در محور طراحی در نظر بگیرد. مانند هر طراح، طراح محاسباتی نیز باید بتواند ارزش روش های کاری خود را بازتاب دهد و توضیح دهد که چگونه روش آنها نتایج مطلوب تری را برای پروژه و تیم ایجاد کرده است.
2. طراحی محاسباتی! = BIM
نظرات بسیاری در مورد این موضوع وجود خواهد داشت، به خصوص که عباراتی مانند “BIM محاسباتی” وارد بازار شده است. گرچه شاید واضح باشد، اما من به طور صریح میگویم که طراحی محاسباتی BIM نیست. همچنین BIM نیز یک طراحی محاسباتی نیست. این بدان معنا نیست که فرایندهای آنها ناسازگار است. این نیز به این معنا نیست که وقتی با یکدیگر ترکیب شوند ، نمی توانند کار طراحی را تا حد زیادی بهبود بخشند. در عوض ، من آنها را به عنوان قابلیت های بسیار مجزا می دانم که می توانند ارزش خود را به دست آورند. در حالی که طراحی محاسباتی و BIM اغلب از رسانه های دیجیتالی یکسان یا مشابه بهره می گیرند، تخصص حرفه ای لازم ، روش ها و اهداف فرآیند آنها بسیار متفاوت است. این مفاهیم به قدری متفاوت هستند که نیازهای شغلی مربوطه آنها باید متقاضیان متفاوتی را به خود جلب کند.
یک طراح محاسباتی میخواهد تفکر متفاوتی را به یک فرایند طراحی وارد کند.
به تازگی کارگاهی برگزار کردم تا به مشتریان کمک کنم نقش های جدیدی برای دفاتر خود تعریف کنند. آنها از ایده داشتن یک طراح محاسباتی در شرکت خود بسیار هیجان زده بودند زیرا چندین تن از رقبای آنها در حال تبلیغ این توانایی بودند. پس از توصیف نقش کمی، یکی از شرکت کنندگان از من سؤال کرد که آیا یک طراح محاسباتی نیز می تواند بر اساس استانداردهای BIM کار کند یا به کارهای Revit کمک کند؟بسیاری از افراد دیگر به سرعت از حرف او حمایت کردند.”ما قطعاً به چنین شخصی احتیاج داریم.” یکی دیگر از شرکت کنندگان گفت: “آنها از BIM نیز پشتیبانی می کنند ، درست است؟”
پاسخ من ساده بود: شاید ما باید به فکر یک فرد مجزا برای BIM باشیم. شرکتکنندگان توافق کردند که دو موضع باید موردبحث و گفتگو قرار گیرند. آنها متوجه شدند که دنیای فناوری در معماری پیچیدهتر از آنچه قبلاً میفهمیدند بود.
3. طراحی محاسباتی! = همه
در حال ارائه بودم كه یکی از اعضای هیئتمدیره گفت: ” به نظر میرسد این رویکرد بسیار قدرتمند است! چگونه میتوانیم تمام کارکنان خود را ملزم به استفاده از این فرآیند کنیم؟ آیا ما به آموزش Grasshopper احتیاج داریم؟ ” فرض او واضح بود: مانند بستههای CAD و BIM، یک هفته آموزش فشرده دارد و شاید برخی از بخش فنی ، دفتر خود را به یک فروشگاه طراحی محاسباتی تبدیل کنند. امروزه طراحی محاسباتی در دفاتر رایج شده است. اما اين برای همه نیست. آیا یک شرکت انتظار دارد که همه کارکنان بخش معماری یاد بگیرند که چگونه مدیر پروژه باشند؟
اینکه در یک شرکت مولد چگونه میتوان طیف وسیعی از مهارتها را باگذشت زمان ایجاد کرد، ارزش تفکر دارد. برای رهبران پروژه و کارکنان، آگاهی از توانایی و ارتباط آن با روند اهمیت دارد. برای پروژههای پیچیده، شرکت میتواند بر استخدام یا مشارکت با یک متخصص در این زمینه تمرکز کند.
4. طراحی محاسباتی = راهحلها
ازآنجاکه طراحی محاسباتی یک مفهوم نسبتاً جدید برای صنعت ساختمان است ، سطح تجربیات بسیار متفاوت خواهد بود. متقاضیان طراحی محاسباتی برای دفتر شما طیفی از متخصصان جوانی ،که بهتازگی فارغالتحصیل شده باشند، تا تکنسینهایی که سالها در این صنعتکار میکنند، باشند.
به نظر من ، بهترین شاخص برای همکاری با فرد متقاضی این است که چگونه میتواند روند تفکر خود را به گروه منتقل کند ، و آن را با اهداف و ارزشهای شما مطابقت دهد. درنهایت ، آنها باید علاقهمند به یادگیری در رابطه با چالشهای خاص طراحی شرکت شما باشند و دیدگاه محاسباتی را بیان کنند که بتواند به کسبوکار شما به بهترین نحو ممکن کمک کند.
درباره امیر ستاری
امیر ستاری هستم. با تخصص Computational Design در دپارتمان Integrated Engineering مجموعه آردائنا به عنوان مدیر پروژه مشغول فعالیت هستم. در وب سایت آکادمی آردائنا به عنوان مشاور تخصصی و نویسنده همکاری دارم.
نوشته های بیشتر از امیر ستاری
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.